پشت صحنه تورم منفی امارات - کالارنا

با تور دبی در زیباترین سواحل خلیج فارس استراحت کنید و شهری پر زرق و برق، بین‌المللی و پیشرفته را سیاحت کنید.

در خبرها نرخ تورم منفی امارات مورد توجه کاربران ایرانی قرار گرفته است این نرخ تورم که بیست و پنجمین تورم ماهانه منفی این کشور محسوب می گردد، بیش از همه تحت تاثیر کاهش قیمت بخش مواد غذایی و نوشیدنی قرار گرفته که نرخ تورم آن به منفی 2.68 درصد رسیده است. طبق اعلام مرکز آمار امارات، تورم در بخش خدمات منفی 1.12 درصد مقدار گیری شده است. بالاترین تورم ها هم مربوط به حمل و نقل با 8.88 درصد و فرهنگ و آموزش معادل 3.96 درصد افزایش پیدا نموده است.بر مبنای ماهانه هم تورم امارات در ماه می 0.25 درصد مقدار گیری شده که 0.19 درصد کمتر از تورم ماه قبل بوده است

نرخ تورم منفی در امارات

امارات متحده عربی یکی از بالاترین سطح عایدی سرانه در دنیا و یک سیستم رفاهی بسیار پیشرفته را دارد. این کشور بعلاوه یکی از کمترین نرخ بیکاری در خاورمیانه را داراست و در سال های اخیر کوشش نموده اقتصاد خود را از نفت رهایی دهد به همین خاطر از سال 2018 اقتصادیات بر ارزش افزوده در این کشور اجرایی شد.

ورود 5٪ اقتصادیات بر ارزش افزوده در امارات متحده عربی در سال 2018 باعث افزایش میانه تورم شده است ، با این حال این کشور از سال 2019 گرفتار پدیده تورم منفی شد. که عمدتا به دلیل کاهش مداوم هزینه های مسکن است. در واقع امارات نزدیک به دو سال است که گرفتار تورم منفی است البته بانک مرکزی امارات در بازبینی سه ماهه اقتصادی خود گفته ،امیدوار است این فرایند تغییر کند. بر اساس اعلام این بانک نرخ تورم در شش ماه اول سال 2021 منفی بوده است. دلیل چنین پدیده ای کاهش قیمت املاک و مستغلات و مصرف خصوصی است که هنوز تحت تاثیر بیماری همه گیر ویروس کرونا است. وزن مسکن در سبد تورم امارات یک سوم است و کاهش آن می تواند اثر زیادی بر سطح قیمت ها داشته باشد. بانک مرکزی امارات امیدوار در ادامه سال و با بهبود شرایط اقتصاد با مدیریت کرونا حرکت قیمت ها در محدوده مثبت شروع گردد.صندوق بین المللی پول اعتقاد دارد نرخ تورم در این کشور باید به نرخ مثبت 2.9٪ در سال 2021 و 1.2٪ در سال 2022 افزایش یابد. اما چرا نرخ منفی بد است؟

پیامدهای تورم منفی چیست؟

در اقتصادهایی مانند ایران که سال هاست نرخ های تورم دو رقمی و مزمن را تجربه نموده اند کاهش قیمت می تواند یک خبر خوب و نوید بخش باشد. مردم ایران آرزو دارند که روزی خبر کاهش قیمت یک کالا و خدمت را در اقتصاد بشنوند اما برای اقتصادی که که نرخ تورم آن برای یک دوره پیاپی منفی باشد این اتفاق خبر خوبی نیست.

در کشوری که رکود اقتصادی یا تورم منفی وجود دارد، قیمت کالایی که سال جاری فراوری می گردد نسبت به قیمت همان کالا در دو سال قبل کمتر است. در این شرایط واحدهای صنعتی و فراوریی که با کاهش عایدی روبرو شده اند، در پی راهی برای کاهش هزینه ها می گردند. برای کمتر کردن هزینه فراوری هم تنها دو راه باقی می ماند یکی اخراج نیروی کار و دیگری کاهش دستمزدها.

اخراج نیروی کار می تواند زمینه رابرای افزایش بیکاری در کشور فراهم کند که آسیبهای اقتصادی و اجتماعی زیادی را به همراه می آورد. کاهش دستمزدها هم باعث تشدید و تداوم مارپیچ رکودی در اقتصاد می گردد زیرا قدرت خرید مردم در طول زمان کمتر می گردد و کاهش هزینه های مصرفی کاهش نرخ رشد اقتصادی و کاهش تقاضا برای کالاهای مصرفی را به همراه می آورد و دوباره فراوری نمایندگان یا تعدیل نیرو می نمایند یا دستمزد را کاهش می دهند.

اما شناسایی تورم منفی تنها با مشاهده کاهش تورم در یک دوره یا دو دوره معین نمی گردد، بلکه زمانی می توان از افت تورم به اسم نشانه تورم کاهشی و نقطه شروع تورم منفی و رکود یاد کرد که نرخ تورم سالانه در کشور برای بیش از دو سال فرایند کاهشی داشته باشد و در بدترین حالت این تورم زیر سطح دو درصد باشد.

تورم منفی (Deflation) زمانی رخ می دهد که عرضه کالاها و خدمات بیشتر از تقاضا برای آن هاست و عموماً به این دلیل رخ می دهد که مصرف نمایندگان پول و اعتبار کمتری در مقایسه با گذشته داشته اند. این باعث می گردد که قیمت ها برای کالاها و خدمات مصرفی کاهش یابد. نمونه مناسبی از Deflation رکود عظیم است که در آن قیمت کالاها به دلیل عدم دسترسی افراد به منابع اقتصادی کاهش یافت.

در حالی که افت قیمت ها ممکن است برای مصرف نمایندگان چیز خوبی به نظر برسد، تورم معکوس می تواند اقتصاد را ویران کند، همان گونه که بیماری اقتصادی ژاپن را به درازا کشاند. این از آن رو است که تورم معکوس باعث کاهش هزینه کردن مصرف نماینده می گردد؛ چراکه او در انتظار قیمت های پایین تر می ماند. این امر باعث کاهش سود شرکت ها و کاهش حداقل دستمزد کارگران می گردد.

تورم بسیار اندک هم خطر تورم معکوس را زنده می نماید. به علاوه تورم فوق العاده کم می تواند در جوی مانند جو این روزها دردسرساز گردد که نرخ بهره معیار فدرال رزرو بسیار بسیار پایین است. سیاست گذاران می خواهند نرخ بهره پایین تر از تورم باشد، در غیر این صورت وام گیرندگان انگیزه کمتری برای قرض کردن خواهند داشت.

بعلاوه تورم منفی ارزش حقیقی بدهی را افزایش می دهد و مصرف نمایندگان و بنگاه های صنعتی و فراوریی سهم بیشتری از عایدی خود را برای باز پرداخت بدهی ها صرف می نمایند. این مساله می تواند زمینه را برای کمتر شدن نرخ رشد اقتصادی در کشور فراهم کند. در مقابل، زمانی که اقتصاد با تورم مثبت روبرو است، نرخ بهره حقیقی منفی خواهد بود و این منفی بودن نرخ بهره حقیقی باعث می گردد تا انگیزه استقراض از بانک و سرمایه گذاری در کشور وجود داشته باشد.

تورم منفی باعث می گردد تا هزینه های مصرفی هم در کشور کاهش یابد. به این معنا که حتی افرادی که به منابع اقتصادی دسترسی دارند هم به انتظار کاهش بیشتر قیمتها می نشینند و خرید خود را به تعویق می اندازند. این مساله می تواند باعث کاهش هزینه های مصرفی گردد و یکی از اجزای مهم سازنده تقاضای کل در کشور را تضعیف کند.