چرا فضای دیجیتال احتیاج به ناخدایی دارد؟، گول کتابهای بیش از حد ساده را نخورید
به گزارش کالارنا، به گزارش خبرنگاران به نقل از روابط عمومی برنامه چراغ مطالعه، در هفتمین هفته از سری نو برنامه چراغ مطالعه کتاب ناخدایی دیجیتال نوشته شادی ایران دوست، فراز نبیی، مهدی شامی زنجانی مورد نقد و آنالیز نهاده شد. میهمان این بخش از برنامه مهدی شامی زنجانی یکی از نویسندگان این اثر بود.
نجفی در ابتدای برنامه از این مترجم پرسید که چرا ناخدایی دیجیتال؟
شامی زنجانی پاسخ داد: ما امروز در عصر دیجیتال زندگی میکنیم که با اعصار گذشته خیلی فرق نموده است. به عنوان مثال اگر در گذشته از افراد می خواستیم که نام چند شرکت را بگویند، نام شرکتهای نفت و گازی را می گفتند ولی اگر امروز همین سوال را بپرسیم، اغلب مردم نام شرکتهای دیجیتال را می گویند. معنای این مثال این است که مردم کوچه و بازار هم متوجه شدند که این عصر تغییر نموده و این تغییر را فقط مردم خاصی حس نکردند.
وی اضافه نمود: در چنین فضایی که انواع و اقسام تحولات وجود دارد، کشتی کشور، سازمان، خانواده و این سیاره خاکی می خواهد به سرمنزل مقصود و یک ساحل امن برسد اما بدون ناخدایی کردن این رسیدن اتفاق نمی افتد پس این سکان را باید به درستی به دست بگیریم تا بتوانیم از خطراتی که وجود دارد جان سالم به در ببریم و لذت رسیدن به ساحل هم بچشیم.
این مترجم با اشاره به اینکه این فضا را به دریا و طوفان تعبیر نموده بیان نمود: یکی از قابلیت های جهانی امروز، بحثِ داده و تحلیل داده است چون در زندگی امروز ما داده ها ازصبح تا شب مورد استفاده قرار می گیرند. مثلا ما امروز وقتی می رویم واکسن می زنیم کسی از ما نمی پرسد که خوبیم بدیم یا چه علائمی داریم ولی در خارج از کشور اپلیکیشن هایی هست که وضعیتمان را رصد می نماید. اینها مواردی است که برای ما داده فراهم نموده و ما باید براساس آن تصمیم بگیریم. مثال دیگر اینکه انواع و اقسام پیشنهادات در عصر دیجیتال برای ما وجود دارد و شناخت اپلیکیشن ها از ما انقدر زیاد شده که می تواند به ما توصیه کند که در کنار خریدمان چه چیزهای دیگری می توانیم بخریم و این توصیه ها هم کاملا درست است چون شناختش از من درست است. البته این ماجرا خیلی شبیه بند بازی است. من دوست دارم شما به من پیشنهاد شخصی سازی شده بدهید ولی در عین حال از اینکه درزندگی من سرک بکشید هم نگرانم.
این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: مراحل هوش مصنوعی را اگر نگاه کنید می بینید که ما محصولاتی داریم که قرار نیست خودشان بتوانند آفریننده موجودیت بالاتر از خودشان باشند. تا الان به نظر می آید که هنوز با آن نقطه ای که ما نگران آن هستیم فاصله داریم و زیاد صحبت کردن درباره بدی های فناوری باعث می گردد از آن زده شویم و استفاده درست از آن نکنیم. در جهانی قبل از دیجیتال آدم ها به هم متصل بودند بعد از یک مدتی اشیاء هم به بازی آمدند واشیا هوشمند شدند در واقع به جای آدم ها اشیاء به ما متصل شدند پس فرایند به جای کالا پول ساز شد مثلا امروز شرکت های دارویی به سمتی رفتند که به جای فروش دارو، درمان بفروشند.
نجفی سپس پرسید آیا این خوب است که همه امورمان را به هوش مصنوعی واگذار کنیم؟
شامی زنجانی گفت: ماجرا را باید فراتر از هوش مصنوعی دید و این سوال را بپرسیم که آیا خوب است که ما انقدر فناوری را در همه عرصه های زندگی مان بیاوریم؟ همانطور که بارها گفته شده، فناوری شمشیر دولبه است و به همین علت هم ناخدایی معنی داردو نه تسلیم محض ما را در برابرش به نتیجه می رساند نه گارد رفتن محض. پیش از هرچیز باید سواد جامعه بالا برود. منظور از سواد هم، هم سواد عمومی و هم سواد تخصصی و آکادمیک است. ما باید ملاک تشخیص و استفاده را بدانیم و اینکه بدانیم ما چقدر می خواهیم مدیریت زندگی خودمان را به دست بگیریم. فناوری گاهی بشر را به سمت سرخوشی سوق داده و گاهی هم به سمت سلطه. بنابراین کلماتی مثل ناخدایی می خواهد به ما بگوید که نسبت به این پدیده باید عاقلانه و با احتیاط باید رفتار کرد.
مجری برنامه چراغ مطالعه در ادامه به مولفه های عصر دیجیتال که در کتاب به آن اشاره شده پرداخت و از شامی زنجانی خواست راجع به آن مولفه ها کمی صحبت کند.
شامی زنجانی شرح داد: فناوری و در راس آنها شبکه های اجتماعی به نظر می آید که تا میزان ای عمق را از ما گرفتند. شبکه های اجتماعی گاهی با خودش یک فرهنگ می آورد. ببینید مثلا در توئیتر ما محدودیت کلمه داریم. نوشتن و گفتن های چند خطی و چند کلمه ای قرار نیست به ما عمق ببخشد ولی به ما توهم دانستن می دهد. بنده به عنوان کسی که در این حوزه کار میکنم فکر میکنم وقتی داریم درباره این حوزه صحبت میکنیم، حداقل داریم درباره70 الی 75 درصد اتفاقات مثبت صحبت می کنیم و از آن 25 درصد نباید سو استفاده گردد.
وی اضافه نمود: در جهانی دیجیتال ما از خودمان رد پا به جا می گذاریم. می گویند در آینده نزدیک دیگر لازم نیست ما رزومه درست کنیم چون خود آن سازمان می داند من چه کاره ام، از کجا آمده م و چه کسی هستم. حالا همین رد پا هم، هم نکات مثبت دارد هم نکات منفی.
نجفی در انتها پرسید، به نظر شما آینده دیجیتال ما را به کجا می برد؟
استاد دانشگاه تهران گفت: سوال شما را قبل از بنده، یکی ازاساتید آینده پژوهی فناوری دانشگاه بوستون پاسخ داده و گفته است: اتفاقاتی که در سالهایی 2015 تا 2025 می افتد به میزان اتفاقاتی است که تا قبل از 2015 در جهان افتاده است. یعنی جهان تا سال 2015 از لحاظ فناوری، تحولات در زندگی و تکنولوژی در یک کفه ترازو و 2015 تا 2025 در یک کفه دیگر ترازو. او درباره سال 2025 اما می گوید: نمی دانم. بنابراین نمی دانیم چه اتفاقاتی در راه است ولی می دانیم اتفاقات بزرگی در راه است. در ایران دیجیتال و ایران هوشمند هم برترین دستاورد را زمانی می توانیم داشته باشیم که بتوانیم مسائل کشور را از طریق همین هوشمندی حل کنیم. ایران دیجیتال می تواند مرهمی بر زخم هایی باشد که دهه ها و یا حتی سده ها داشته است. مقاومت در برابر جهانی دیجیتال و فناوری راه چاره نیست باید آنها را بپذیریم و سوادمان را بالا ببریم.
وی در انتها اضافه نمود: ما می توانیم شبکه ملی داشته باشیم اما اینترنت ملی نداریم. مگر می گردد یک موضوعی بین المللی ِ ملی باشد؟! یکی از ویژگی های عصر دیجیتال بدون مرز بودن است.
در بخش تفکر انتقادی اما محمد ملاعباسی به روال هر هفته درباره یکی از مهارت های کتابخوانی سخن گفت.
وی در برنامه اینهفته درباره فرایند ساده سازی بیش از حد مفاهیم از طریق نویسنده کتابهای تفکر انتقادی یا کتابهای خودیاری شرح داد و گفت: خیلی از نویسندگان بزرگ، خوانندگان بزری هم بودند و درباره تجربه های خواندنشان هم نوشتند. مثلا والتر بنیامین در کتاب خیابان یکطرفه می گوید گاهی اوقات وقتی غرق یک کتاب می شوم، سرم را که بالا می آورم احساس می کنم که برف سنگینی باریده و همه جا سفید شده است. معنی این جمله ها این است که معماها حل می شوند و ما معنی چیزی که نمی فهمیدیم را فهمیدیم و به یک معنی همه کتابها می خواهند مسئله ای که دغدغه ماست و نمی دانیم را شرح دهند. این اتفاق حس خیلی خوبی به ما می دهد اما دقیقا همان لحظه ای که حس میکنیم مسئله ساده شد یک خطری هم ما را تهدید می نماید و آن هم اینکه کتاب برای شما چیزی را ساده کند که واقعا ساده نیست و یا راه چارهی را بدهد که کامل نیست و فریب هایی در مسئله وجود داشته باشد. بنابراین به عنوان یک توصیه کلی این را در نظر داشته باشید که هروقت احساس کردید یک کتابی خیلی شما را جذب و قانع کرد کمی صبر کنید و عقب بکشید و به این فکر کنید که چرا دارید استدلال نویسنده را می پذیرید. نویسنده خوب کوشش میکند در فرایند نوشتن کتابش مسئله پیچیده را ساده کند و این سادگی لذتبخش است اما متوجه باشید که خواننده خوب باید فرایند ساده شدن کتاب را برای خودش پیچیده کند.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران