مهم ترین عامل چاقی
به گزارش کالارنا، بر اساس تحقیقی که وزارت بهداشت در سال تحصیلی 97-96 انجام داده، از هر دو ایرانی بالای 18 سال یک نفر چاق و از هر 10 تن یک نفر فشار خون دارد. از هر 10 ایرانی بالای 18 سال یک نفر قند خون بالا دارد.
مرکز ملی آمار ایران، سال 97 نتیجه پیمایشی را منتشر کرد که نشان می داد 51 درصد افرادی که در این پیمایش مورد پرسش قرار گرفته اند، فعالیت ورزشی می نمایند؛ یعنی حدودا نیمی از جمعیت کشور.
زمانی که این اعداد را در کنار 30 میلیون نفری که مبتلا به فشار خون، 8 میلیون مبتلا به دیابت، 8 میلیون مبتلا به بیمار ی های قلبی و آمار 29 میلیون نفری که درگیر چاقی و اضافه وزن اند، قرار می دهیم، نتیجه دیگری می گیریم. واقعیت آمار ها بر این موضوع تأکید می نمایند که ایرانیان تمایلی به فعالیت بدنی ندارند و ورزش را جدی نمی گیرند.
پیش از این وزارت بهداشت آماری از کم تحرکی ایرانیان منتشر نموده بود که نشان می داد از هر 10 ایرانی بالای 18 سال، 9 نفر کم تحرک اند. افراد کم تحرک چه کسانی اند؟ افرادی هستند که بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی، در هفته حداقل 150 دقیقه فعالیت ورزشی متوسط رو به بالا نداشته باشند. هر کسی که کمتر از این میزان فعالیت را در هفته داشته باشد، در گروه آدم های کم تحرک قرار می گیرد.
بر اساس تحقیقی که وزارت بهداشت در سال تحصیلی 97-96 انجام داده، از هر دو ایرانی بالای 18 سال یک نفر چاق و از هر 10 تن یک نفر فشار خون دارد. از هر 10 ایرانی بالای 18 سال یک نفر قند خون بالا دارد و از هر 10 ایرانی بالای 18 سال یک نفر سیگار می کشد و از هر 100 نفر دو نفر الکل مصرف می نمایند .
کم تحرکی، منجر به چاقی و اضافه وزن بالا می شود و چاقی و اضافه وزنی، افراد را به سمت ابتلا به بیماری های قلبی - عروقی، دیابت، فشار خون، تنگی نفس، کبد چرب، بیماری های پوستی، سرطان، سنگ کلیه، بیماری های مربوط به ستون مهره ها، سکته مغزی، نازایی و اضطراب و افسردگی می برد.
پیش از این باقر لاریجانی، معاون آموزشی وزارت بهداشت هم گفته بود که 90 درصد ایرانیان کم تحرک اند، 30 درصدشان فشار خون بالا و 25 درصدشان هم چربی خون بالا دارند. همه این ها در شرایطی است که وزارت بهداشت متعهد شده تا سال 2020 حداقل 20 درصد از میزان کم تحرکی در کشور را کم کند.
اما با توجه به شرایط فعلی تا سه ماه دیگر این اتفاق می افتد؟ قطعا خیر.
سرانه مصرف روزانه کالری در میان ایرانی ها بالاست، فائو (سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد) قبلا اعلام نموده بود مصرف روزانه کالری در ایرانیان، 2 هزار کالری بود که حالا به 3 هزار کالری در روز رسیده است. گزارش مرکز آمار ایران در سال 94 هم نشان می دهد که مصرف فست فود بالاست و حدود 48 درصد مردم به سراغ این غذا ها و 41 درصد به سمت غذا های بیرون از خانه می روند که این اتفاق میزان چاقی و اضافه وزنی در کشور را به شدت بالا برده.
معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت قبلا اعلام نموده بود که در سال 59 دو میلیون ایرانی چاق بودند که این عدد در سال 94 به 11 میلیون نفر رسید؛ یعنی 5.5 برابر افزایش. همچنین تعداد افراد دچار اضافه وزن در ایران، طی همین دوره از 5 میلیون نفر به 18 میلیون نفر افزایش یافته؛ یعنی بیش از 3.5 برابر افزایش. سهم زنان و بچه ها در چاقی قابل توجه است.
مصاحبه با سرپرست فدراسیون ورزش های همگانی
کم تحرکی ایرانیان و بالا رفتن وزن آن ها از نظر افشین مولایی که سرپرست فدراسیون ورزش های همگانی است، به عنوان یک تهدید ملی شناخته می شود. او می گوید تا زمانی که این موضوع جدی گرفته نشود، نمی توان کاری از پیش برد.
به گفته او باید نگرش مردم نسبت به ورزش و فعالیت بدنی تغییر کند، چرا که با تغییر سبک زندگی، ایرانیان کمترین تحرک و فعالیت بدنی را دارند. مولایی توضیحات بیشتری درباره دلایل کم تحرکی ایرانی و پیامد های آن می دهد.
آمار های زیادی درباره کم تحرکی ایرانیان داده می شود، یک جا گفته می شود که 18 میلیون ایرانی دچار چاقی و اضافه وزنی اند، در جای دیگری به آمار 90 درصدی کم تحرکی در کشور اشاره می شود. فدراسیون ورزش های همگانی، برای شناسایی میزان کم تحرکی در میان ایرانیان چه اقدامی نموده است؟
مرکز ملی آمار ایران به عنوان متولی گردآوری اطلاعات ملی، در سال 96 پایشی درباره فعالیت ورزشی مردم انجام داد که نتیجه آن را در سال 97 منتشر کرد. در این پایش اعلام شد که 51.1 درصد خانواده هایی که مورد پرسش واقع شدند، فعالیت ورزشی دارند.
این رسمی ترین آماری است که درباره فعالیت جسمانی ایرانیان عنوان شده، اما مسأله ای که وجود دارد این است که افراد مورد پرسش قرار گرفته، فعالیت ورزشی و جسمانی را در کنار سایر فعالیت هایشان انجام می دهند؛ بنابراین از نظر ما نمی تواند خیلی در گروه فعالیت جسمانی قرار گیرد.
به همین دلیل نخستین اقدامی که ما انجام دادیم این بود که سال جاری با همکاری مرکز آمار کار تخصصی را آغاز کردیم تا بتوانیم میزان مشارکت مردم در فعالیت های ورزشی را به شکل اختصاصی برای وزارت ورزش و جوانان و در قالب پرسش نامه ای هدفمند، شناسایی کنیم.
این اقدام، نخستین کار جامع و علمی درباره میزان فعالیت ورزشی و جسمانی ایرانیان است و خروجی آن می تواند اطلاعات خوبی برای اصلاح برنامه های ما در ورزش همگانی بدهد. امیدواریم تا سرانجام سال آینده این کار انجام شود.
درست است، وقتی صحبت از 51 درصد فعالیت ورزشی خانواده ها می شود به این معنی است که بیشتر افراد فعالیت بدنی دارند، اما آمار های وزارت بهداشت از میزان ابتلا به بیماری های غیرواگیر مثل دیابت و فشار خون و بیماری های قلبی، عکس این موضوع را نشان می دهد.
بله؛ دقیقا همین طور است، مثلا در همان پرسشنامه سوال شده که پیاده روی می کنید؟ فرد هم پاسخ داده: بله، اما میزان و شدت آن فعالیت ورزشی تعیین نشده است. براساس اعلام سازمان بهداشت جهانی هر نفر باید در هفته حداقل 150 دقیقه فعالیت جسمانی متوسط رو به بالا داشته باشد، یعنی حدودا 10 هزار قدم در روز راه برود.
آمار ها اگر واقعی باشد باید منجر به کم شدن بار بیماری ها شود، اما آمار ابتلا به بیماری های غیرواگیر نشان می دهد که فعالیت ورزشی برای کاهش ابتلا به بیماری ها موثر نبوده، یعنی به اندازه ای نبوده که منجر به کم شدن بیماری ها شود.
البته که این اتفاق بسیار زمان بر است؟
بله زمان بر است. این موضوع کاملا علمی است و ما داریم گفتمان جدیدی با هدف اصلاح رفتار ایجاد می کنیم. رویکرد اصلی ما بازاریابی اجتماعی و توجه و شناخت دقیق مخاطب است. اگر قرار است ورزش همگانی را ترویج دهیم باید دلایل کم تحرکی گروه های مختلف را بدانیم، چرا که شرایطی که منجر می شود یک کودک ورزش نکند با این که یک بزرگسال ورزش نکند، متفاوت است.
ما باید برای هر گروه سنی، نسخه مخصوص به خودش را بپیچیم. باید مداخلات جامع و یک زمان تعیین و بلندمدت داشته باشیم و بتوانیم از همه ظرفیت ها استفاده کنیم. تا زمانی که کم تحرکی ایرانیان به عنوان تهدید ملی شناخته نشود، نمی توان کاری از پیش برد. ما باید با استفاده از حمایت های حاکمیت و ظرفیت های آن نقشه ملی را تهیه نموده و در بازه زمانی 10 ساله، کم تحرکی را کاهش دهیم.
اما مسئله ای که وجود دارد این است که ایرانیان مقاومت عجیبی در برابر فعالیت ورزشی دارند. واقعا تعیین نیست که این کم تحرکی به دلیل فرهنگ نداشتن علاقه به ورزش در میان ایرانیان است یا در دسترس نبودن تجهیزات و سالن های ورزشی. قبلا هم خودتان گفته بودید که مردم ما ورزش را جدی نمی گیرند.
بله؛ سبک زندگی ما تغییر نموده. 30، 20 سال پیش این مشکل را نداشتیم. گسترش وسایل نقلیه و تغییر سبک زندگی منجر شد تا ما حداقل فعالیت های ورزشی را انجام دهیم. ورزش درحال حاضر، رقبای جدی پیدا نموده که یکی از آن ها همین وسایل نقلیه است.
مردم قبلا عادت داشتند تا کارهایشان را به صورت پیاده انجام دهند، پیاده روی نمایند، وسایل خودشان را حمل نمایند و فعالیت ورزشی در بطن برنامه های روزمره مردم وجود داشت. وقتی تکنولوژی غالب شد، کم تحرکی به عنوان الگوی پایدار وارد زندگی مان شد. در مقابل ما چه کردیم؟ هزینه ورزش را بالا بردیم و خودمان فاصله مردم را با ورزش زیاد کردیم. برای این که بتوانیم از این شرایط بحرانی خارج شویم، اول باید سیاست ها را بازنگری کنیم.
شاید لازم باشد به خانواده ها برای انجام فعالیت ورزشی سوبسید داده شود، مخصوصا برای افرادی که دلیل مشارکت نکردنشان، هزینه هاست. ما در تلاشیم تا در وزارت ورزش و جوانان توازن در هزینه های ورزش های قهرمانی و همگانی را به عنوان خواسته ملی مطرح کنیم.
باید به سمتی برویم که همه فدراسیون های ورزشی به دنبال افزایش مشارکت بیشتر مردم در فعالیت های ورزشی باشند. فدراسیون های ورزشی نباید تنها دنبال کسب مدال باشند؛ این تغییر نگرش خوب است، اما کافی نیست. ما کم تحرکی را در سطح ملی باید به عنوان تهدید در کشور تلقی کنیم. آخرین پایش فشار خون در ایران نشان داد که 30 میلیون نفر مبتلا به این بیماری هستند؛ این هشداری جدی است؛ این جمعیت بیمار وقتی کهنسال شوند باید تمام درآمد های کشور را برای درمان و نگهداری شان صرف کرد. ما آمادگی داریم که با صدا و سیما، شهرداری ها، وزارت بهداشت، نیرو های مسلح، وزارت کار و … این مسأله را به عنوان بحران ملی تحلیل کنیم و به راحتی از آن نگذریم.
در کنار تمام نکاتی که اشاره کردید، بحث مهم دیگری هم وجود دارد و آن آمار بالای چاقی در زنان ایرانی است. در فدراسیون ورزش های همگانی، برنامه ای با تمرکز بر افزایش میزان فعالیت زنان در نظر گرفته شده است؟
ما از چند جهت به این موضوع پرداخته ایم. مسأله این است که زنان در کشور ما برای فعالیت در فضای عمومی، محدودیت فرهنگی دارند و در سال های گذشته جامعه ما به عنوان جامعه ای مردسالار باعث شده تا زنان بیشتر از مردان در معرض کم تحرکی قرار گیرند.
ما هم برای بالا بردن میزان مشارکت ورزشی زنان از فدراسیون ها خواسته ایم تا پروژه هایی ویژه زنان داشته باشند و وقتی برنامه ای مثلا برای آموزش رایگان دارند، حتما نیمی از جمعیت مخاطب آن ها زنان باشند. در همین زمینه هم از ماه آینده پروژه شهر فعال را در ایران راه اندازی می کنیم که یکی از اصلی ترین کانون های آن که می تواند زیرساخت فعالیت های جسمانی و ورزشی را در کشور نهادینه کند، شهرداری هاست.
مصاحبه با رئیس اداره بهبود تغذیه وزارت بهداشت
کم تحرکی و الگوی غلط غذایی زنان را چاق نموده است
آخرین آنالیز هایی که درباره میزان چاقی ایرانیان اجرا شده، نشان می دهد شیوع اضافه وزن در زنان بالغ از سال 59 تا 94 از 31.7 درصد به 32.3 درصد رسیده است. در همین فاصله زمانی، شیوع چاقی در همین گروه هم از 16.6 درصد به 24.1 درصد رسیده است.
سازمان بهداشت جهانی در آنالیز که انجام داده، اعلام نموده که 32 درصد زنان ایرانی دچار چاقی مفرط اند. چاقی و اضافه وزن در میان زنان، حالا به گفته زهرا عبدالهی، رئیس اداره بهبود تغذیه وزارت بهداشت تبدیل به موضوع نگران نماینده ای شده. این مسئول در وزارت بهداشت به جزییات روند چاق شدن زنان ایرانی می پردازد.
چه اتفاقی افتاده که همواره آمار چاقی و اضافه وزن در میان زنان ایرانی بالاتر از مردان است؟
بر اساس مستندات و مطالعات اجرا شده در کشور، چاقی در زنان دو برابر مردان است. وقتی هم که می گوییم چاقی، منظورمان این است که بی ام آی یا همان شاخص توده بدنی، بالای 30 است. متاسفانه در کشور ما الگوی غذایی نادرستی وجود دارد و این موضوع شامل زنان و مردان می شود.
ما باور های فرهنگی و اجتماعی اشتباهی در این زمینه داریم که روی تحرک و غذایی که می خوریم، تأثیر گذاشته است. البته تنها این مسائل نیست، عواملی مثل استرس، افسردگی و اضطراب هم می تواند در بروز چاقی نقش داشته باشد.
چرا این اضافه وزن در زنان بیشتر است؟ یعنی چه مسائلی در کنار هم قرار می گیرند که منجر می شوند میزان چاقی در زنان بالا برود؟
این موضوع به مسائل فرهنگی و اجتماعی بر می شود. در جامعه ما مردان به دلیل باور های اجتماعی و فرهنگی، تحرک بیشتری نسبت به زنان دارند؛ یکی از آن ها بحث کمبود فضای فعالیت فیزیکی زنان است. همواره زنان در خانه بوده اند و مردان بیرون از خانه و این موضوع در کشور هایی مانند ما پررنگ تر است.
زنان به راحتی نمی توانند در فضای عمومی ورزش نمایند، بنابراین محیط از این جهت روی زنان تأثیر می گذارد. از سوی دیگر، الگوی غذایی زنان به ویژه زنان خانه دار با مردان متفاوت است. زنان خانه دار، تغذیه مناسبی ندارند، اگر بچه دار باشند و شب تا صبح درگیر بچه باشند، صبح دیر بیدار می شوند و صبحانه نمی خورند یا آن قدر درگیر فرزندداری می شوند که تغذیه خودشان را فراموش می نمایند.
از سوی دیگر، آنالیز ها نشان داده که مصرف میوه، سبزیجات و غلات سبوس دار، خلاف تصور عمومی در زنان پایین تر از مردان است. در کنار همه این ها شرایط فیزیولوژیک زنان با مردان تفاوت دارد؛ زنان دوره بارداری و زایمان دارند، در این دوره بشدت دچار اضافه وزن می شوند، گاهی تا 18، 20 کیلو هم افزایش وزن پیدا می نمایند و برگشت به وزن قبلی برایشان سخت است.
اما در خیلی از موارد به نظر می رسد ما مشکل فرهنگی و اجتماعی داریم تا مشکل فیزیولوژیک؛ مثلا در ایران وقتی زنان باردار می شوند به آن ها تأکید می شود که کمترین تحرک را داشته باشند، ورزش ننمایند.
بله، بعضی از این ها شرایط محیطی است و بعضی فرهنگ و باور های نادرست. در کنار این ها تغییرات هورمونی هم خیلی مهم است، زنان بیشتر از مردان به بیماری هایی مثل تیرویید مبتلا می شوند که در نوع کم کار آن منجر به افزایش وزن شان می شود.
با این توضیحات باید نگران چاقی در میان زنان باشیم؟
بله حتما این طور است، آنالیز ها نشان می دهد که 65 درصد زنان 18 سال به بالا، دچار اضافه وزن و چاقی اند. در مطالعه ای که 5 سال قبل از آن اجرا شده بود، این میزان 50 درصد بود.
ما یک روند افزایش وزن و چاقی را در زنان داریم که خود عامل خطر مهمی است، چرا که می تواند منجر به ابتلا به فشار خون بالا، دیابت، بیماری های قلبی - عروقی و … شود.
منبع: فرادید